مقدمات تعلیم خوشنویسی

 

ابتدا باید در نظر داشت واحد سنجش اندازه و تناسب حروف و کلمات در خوشنویسی نقطه است که آن عبارتند از اثر زبانه قلم بر روی کاغذ که یک مربع کامل را تشکیل میدهد هر نقطه خود به شش قسمت مساوی تقسیم میشود که هر بخش یک دانگِ همان نقطه است .

طراحی حروف ؛ با ایجاد قوت و ضعفِ متناسب و نیز اتصالاتِ حروف برای تشکیل کلمه با نسبت های لازم ِ دانگ تحریر میگردد.

لازم به توضیح است که استادانِ قدیم و پیروان آن سبک و شیوه ، نقطه را مربع کامل ترسیم میکردند و مبنا قرار میدادند که پایهء اصلی طراحی حروف و کلمات بر اساس همان مربع کامل قرار داشت ؛ حال آنکه مرحوم محمد رضا کلهر اندکی از طول کشش قلم (بقدر 6/1) کاهش داد و نقطه پنج دانگی را مبنا قرار داد که ما نیز به پیروی از سبک وی اینگونه مینویسیم.

در زیر انواع تقسیم بندی سنتی آمده است :

از کوچکترین قلم تا اندازه نیم میلیمتر  ؛ غُبار

از نیم تا سه جهارم (4/3) میلیمتر ؛ خفی

از 4/3 تا 1.5 میلیمتر ؛کتابت

از 1.5 تا 2 میلیمتر ؛ سرفصلی

از2 تا 6 میلیمتر ؛ مشقی یا قطعه

از 6 میلیمتر تا 2 سانتی متر جلی صفحه

از 2 به بالا ؛ کتیبه

که خود این تقسیم بندی ها هریک دارای تقسیم بندی مجزایی است که مجال توضیح آن نیست.

 

 

آموزش خوشنویسی :1- ابزار خوشنویسی (1)

ابزار اصلی این هنر :قلم نی ، مرکب ، دوات لیقه ، کاغذ و زیر مشقی است ؛ تهیه ابزار خوب همیشه باعث ایجاد هیجان و علاقه در هنر آموز است و وی را به تمرین بیشتر ترغیب میکند لذا در این مبحث از مشخصات لوازم و ابزارهای مناسب جهت تمرین یاد میشود.

1. قلم نی

بهترین نوع قلم نی که برای نوشتن مناسب است قلم نی دزفولی است این نوع قلم را از نیزارهای جنوب کشور و در منطقه خوزستان و دزفول بدست میاورند رنگ آن هرچه سرخ تر و متمایل به قهوه ای سوخته باشد مرغوبتر است سلطانعلی مشهدی که از هنرمندان نستعلیق نویس قرن دهم هجری است در رساله خویش از قلم خوب چنین یاد میکند :

که قلم سرخ رنگ می باید                        نه به سختی چو نگ می باید

نه در او پیچ و نه دراو تابی                         ملک خط نیک راست اسبابی

نه سیاه و نه کوته و نه دراز                        یاد گیر ای جوان زروی نیاز

معتدل نه ستبر و نه باریک                         و اندرونش سفید، نی تاریک

گرقلم سخت باشد و گر سست                دست از این آن بباید شست

به عبارت دیگر میتوان گفت قلم غیر از اینکه باید سرخ متمایل به قهوه ای سوخته باشد ؛ باید در حد امکان گرد و استوانه بوده و دارای پیچ و تاب و کژی نیز نباشد و ...

میر عماد در نگاه هنر مندان

 میر عماد الحسنی ▪   رقم میرعماد الحسنی

استاد اکبر صابونچی راد: میرعماد خط نستعلیق را به اوج شکوفایی رساند
  مجتبی ملک زاده :میرعماد ، بزرگترین قلمران خط نستعلیق است
  محمد سلحشور : میرعماد نسبت به زمان خود خیلی تکامل یافته بود
  کامران کوهستانی : میرعماد ، ستاره تابان خوشنویسی ایران است
  جواد بختیاری : میرعماد شناسنامه هنر ایران است
  اسرافیل شیرچی : کار میرعماد در نستعلیق بی نظیر است
  ازهار شرکا: میرعماد اول و آخر نستعلیق نویسی است
  نصرالله افجه ای :میرعماد در نستعلیق حرف اول را می زند

استاد یدالله کابلی

بی هیچ تردید استاد ید الله کابلی خوانساری یکی از تاثیر گذارترین هنر مندان معاصر است که با پدید آوردن شیوه ای تلفیقی در خط شکسته توانسته است بسیاری از نیاز های جامعه هنری امروز را جوابگو باشد . استاد یدالله کابلی متولد 1329 هجری شمسی درخوانسار است که  فعالیت های  رسمی  خوشنویسی خود را ازسال 1347 آغاز نموده است .خط نستعلیق را حدود سه سال در نزد استاد , شادروان سید حسن میر خانی آموخت. چنانچه که خود استاد می گوید در آن زمان جز اندک نسخه های خط شکسته نستعلیق که هر از چند گاه در نشریات چاپ می شد اثری از این نوع خط یافت نمی شد لیک همان چند عکس بی رمق چنان استاد را به خود مجذوب کرد که پس از کسب اجازه از استاد خود به سمت احیاء این خط کشیده شد تا اینکه بعدا آموزش این هنر اصیل در دستور کار انجمن خوشنویسان قرار گرفت.

     از اساتید شکسته نویس دیرین باید استاد درویش عبد المجید – خاستاد یدالله کابلیورشید پرفوغ و بی غروب شکسته نویسی – را نام برد که بعد از آن میرزا حسن اصفهانی , محمد رضا اصفهانی , میرزا کوچک اصفهانی , محمد علی شیرازی و نهایتا سید گلستانه را نام برد که پل ارتباطی بود بین نسل گذشته با دوران معاصر. استاد کابلی از جمله نادر هنر مندانی است که نه تنها نسوخ ذوق هنری افراد را در شیوه نگارشرا نفی نمی کند بلکه چنانچه بدعت ها خارج از اصول و قواعد مقبول نباشد یکی از نقاط قوت خط می داند و همین نگرش باعث شده که سبک خود استاد , شمایل شکسته نویسی را به سر حد اعلی برساند و همین باعث احیاء دوباره خط و گرایش جوانان امروز به این خط شده است.

اسرافیل شیرچی : کار میرعماد در نستعلیق بی نظیر است

استاد اسرافیل شیرچیمیرعماد در نسعلیق به جایگاهی رسیده است که موتزارت و بتهو و ن در موسیقی و میکل آنژ در نقاشی و مجسمه سازی رسیدند .

اسرافیل شیرچی در گفت وگو با خبرنگار هنری " مهر " گفت : در دوره صفویه ، هنرهای زیبای ایرانی نظیر معماری ، مینیاتور و خوشنویسی به کمال خاص هنر شرقی رسیده اند. توجه و نگاه حاکمان و مردم باخرد صفویه باعث شد که هنرهای گوناگون جلوه کنند . از یک طرف علی رضا عباسی و رضا عباسی و از طرف دیگر میر عماد حسنی جلوه گر شدند . میرعماد حسنی نستعلیق را به جایگاهی رساند که دول همسایه نظیر هند ، ترکیه ( عثمانی آن زمان ) و شامات آن را دست به دست می بردند .

وی افزود :  میرعماد این اقبال را داشت که مورد توجه مردم صاحب هنر باشد . امروز که رود خروشان نستعلیق ایرانی در گوشه و کنار دنیا جاری می شود و نهال زیبای هنر شرق را مطرح می کند ، عصاره هنر میرعماد در آن جای دارد .

                                 اثر میرعماد

شیرچی تصریح کرد : میرعماد مردی آزاده و بلند نظر بود که سفره معنویش هم برای شاگردان و هم برای آیندگان سبز و پرنعمت است و این رفتار میر بزرگ همیشه سرلوحه هنرمندان سختکوش بعد از اوست .

وی  گفت : اخیرا به همت هنردوستان ایتالیایی و آمریکایی مجموعه نفیسی از آثار میرعماد حسنی چاپ شده است و به همت موزه متروپولیتن نیویورک در دسترس علاقه مندان خط ناب نستعلیق ایرانی قرار گرفته است .

شیرچی  افزود : اعتقاد این رهروی هنراین است که مردم ، مخصوصا مردمی که به زیبایی و کمال گرایی علاقه مندند ، با سفارش دادن شعر حافظ ، مولانا  و کلام متبرک خداوندی  در قرآن ، خوشنویس معاصر را سمت و سوق معنوی دهند تا مدیران فرهنگی هم به این مسئله بیشتر توجه کنند .

تاریخچه ظهور خط نستعلیق و پیشرفت آن

تارخچه ابداع و رواج خط نستعليق

حدود يک قرن بعد از انتشار و رواج خط تعليق يعني از نيمه دوم قرن هشتم ، به تدريج قلم ديگري به برکت ذوق و قريحه ايرانيان پديد آمد و به نام نستعليق معروف شد پيچيدگي و بينظمي و دايره هاي ناقص تعليق به سليقه ايراني چندان مطبوع نمي نمود از اين رو از ترکيب خط نسخ ( که خطي منظم ، معتدل و زيبا بود ) با تعليق ، خط سومي بوجود آمد که از کندي نسخ و نقايص تعليق به دور بود . به علاوه نظم و اعتدال و متانت وافر و دايره هايي ظريف و موزون و به غايت دلپذير دارد

در نمونه هايي از خط تعليق که از قرن هفتم به جا مانده است نوعي گرايش تدريجي به نستعليق مشهود است به علاوه از آغاز قرن هشتم نسخ قديم ايراني (که خط تحريري آن زمان بوده ) بر اثر سرعت قلم اندک اندک به شيوه تعليق نزديک شده است و بعد به نستعليق شباهت يافته است که هنوز نستعليق تحريري و ناقصي بوده است .میر عماد

اينکه اغلب از جمله سلطان علي مشهدي نوشته اند که مير علي تبريزي اين خط را وضع کرد ه چندان درست نمي نمايد بلکه مي توان گفت وي اين خط را منضبط و منظم کرده است و به آن هيئت خاصي بخشيده است که همين کار نيز کمال اهميت را دارد در نگارش نستعليق دو شيوه در ايران متداول شد يکي آن که به شيوه جعفر ( ميرزا جعفر تبريزي بايسنغري ، قرن نهم ) و اظهر ( اظهر تبريزي ، قرن نهم شاگرد جعفر ) مشهور گشت و بعد به دست سلطان علي مشهدي رونق يافت و در خراسان رواج گرديد (= شيوه شرقي يا خراساني ) و دیگری شیوه عبد الرحمن خوارزمی و پسران وی ، عبدالکریم و عبدالرحیم ، خوشنویسان دربار سلطان یعقوب آق قویونلوها (قرن نهم) که چون در مغرب و جنوب ایران رواج گرفته به شیوه غربی موسوم است . در شیوه غربی حروف و کلمات صورتی تند و تیز دارد مد ها صاف و بلند تر از حد معمول است و اندازه دایره ها نیز بزرگتر است بر روی هم آن اعتدال در اندازه حروف و کلمات و نیز آن گونه هماهنگی و گیرایی و گرمی که در شیوه شرقی یا خراسانی است در این شیوه دیده نمی شود که آثار آن را در نستعلیق خوشنویسان اقغانستان ، هند و پاکستان میتوان دید اما شیوه شرقی همان است که امروزه بکمال در آثار خوشنویسان ایران دیده میشود

پس از سلطانعلی مشهدی و میر علی هروی (قرن دهم) که در ترویج وتکامل خط نستعلیق تلاشها کردند سرانجام در قرن یازدهم هنر مند بزرگ خوشنویسی نستعلیق ، عمادالحسنی قزوینی ( میر عماد ) آن را به غایت زیبا و کامل نوشت .

هنرمندان بعد از آن همچنان از سبک وی مشق میگرفتند (چنانکه هم اکنون نیز آثار بجا مانده از وی سر مشق هنرمندان است ) تااینکه هنر مند بزرگ قرن سیزدهم محمد رضا کلهر در شیوه میر عماد تغییراتی بوجود آورد که در زیبایی خط تاثیر بسزایی داشت

از هنر مندان و خوشنویسان معاصر که برای ترویج و تکامل آن تلاش کرده اند میتوانمیر عماد به عمادالکتاب ، سید حسن و سید حسین امیرخانی و نیز علی اکبر کاوه اشاره نمود .

بارزترین مشخصه این خط زیبایی آن است چنانکه آیهام پوپ (نویسنده ، محقق و ایران شناس شهیر ) در کتاب خود (شاهکارهای هنر ایران ، ترجمه دکتر پرویز ناتل خانلری ، 1337 هـ . ش) آنرا چنین توصیف میکند :

« صفحه ای به خط خوش نستعلیق، جلوه و جمالی دارد که هیچ یک از خطوط دیگر بشر با آن برابری نتواند کرد »   

بسم الله الرحمن الرحیم

خطم چو زلف پریشان و درهم است        عیبم مکن که در شب هجران نوشته ام